• چند سالی می‌شود که صنعت بازی سازی در ایران رشد قابل توجه‌ای پیدا کرده است. البته این طور نیست که قبلا عناوین گوناگون و استودیوهای مربوط به آن‌ها وجود نداشتند و یا فعالیت نمی‌کردند، اما در چند سال گذشته صنعت گیم داخل کشور، با رشد قابل توجهی همراه بوده است. 

    بخش بزرگی از رشد این صنعت، به لطف دسترسی بیشتر به بازار فروش خارجی نسبت به قبل و افزایش استودیوها و بازی‌های ایندی بوده است. حال در این مقاله، به سراغ یکی از همین بازی‌ها رفتیم تا آن را به طور همه جانبه بررسی کنیم.

    بازی افسانه بیستون (The Tale of Bistun) که در سال ۱۳۹۹ عرضه شده، از ساخته‌های استودیو Black Cube Games است که توانسته بازخوردهای خوبی چه در بازار داخل و چه در بازار خارج به دست آورد.

     

    داستان – امتیاز: ۹ از ۱۰

    The Tale Of Bistun

    نیروهای پلید و تاریک سرزمین پارس را فرا گرفته‌اند و هر لحظه امکان فروپاشی این سرزمین وجود دارد. اهورامزدا که وضعیت این سرزمین را چنین می‌بیند، منشا قدرت و نیکی را در قالب نیرویی قدرتمند به نگهبان سرزمین پارس که آناهیتا نام دارد، می‌دهد. آناهیتا وظیفه دارد پادشاهی عادل و دادگر پیدا کرده و این نیرو را به او تقدیم کند. با این حال، آناهیتا وظیفه خود را به درستی انجام نمی‌دهد و این نیرو را به پادشاه ستمگیر ایران یعنی خسرو می‌دهد.

    پس از آن فروپاشی سرزمین پارس شروع می‌شود و نیروهای پلید بالاخره امکان ورود به این سرزمین را پیدا می‌کنند. به همین دلیل خشم اهورامزدا و خدایان متوجه آناهیتا می‌شود. در قبال اشتباهی که این نگاهبان پارس انجام دهده، بدن آناهیتا در جهان دیگر زندانی می‌شود و روح او در قالب یک هدهد در بین پلیدی‌ها سرگردان می‌شود.

    طلسم‌هایی که بر سرزمین پارس چیره شده‌اند، امکان حرف زدن را از آناهیتا می‌گیرند و به این ترتیب، او بدترین مجازات ممکن را تحمل می‌کند. اما روزی، جایی در دوردست‌ها، آناهیتا قهرمان نجات دهنده خود و سرزمین پارس را پیدا می‌کند، قهرمانی که راه زیادی برای رفتن دارد.

    شما در نقش مردی سنگ شکن قرار می‌گیرید که در جایی ناآشنا از خواب برمی‌خیزد. این مرد نه می‌داند کیست و نه می‌داند از کجا آمده. تنها چیزی که می‌داند، این است که در سرزمینی ناآشنا رها شده و ظاهرا حافظه خود را از دست داده است. با بلند شدن از جای خود، مرد سنگ شکن اطراف را کمی بررسی می‌کند و به طور ناگهانی متوجه حضور یک هدهد می‌شود.

    هدهد بلافاصله به پرواز درمی‌آید، گویی قصد دارد به مرد سنگ شکن چیزی بگوید. حال شما باید این هدهد را دنبال کنید و از راز ناآشنای طبیعت اطراف خود پرده بردارید. در طول بازی مشخص می‌شود که نام قهرمان داستان ما، فرهاد بوده و سرزمینی که او در آن گرفتار آمده، سرزمین پارس است.

    با فهمیدن تمام این موارد، فرهاد تصمیم می‌گیرد تا با استفاده از راهنمایی آناهیتا، پاسخ سوال‌های بسیار خود را بیابد. اما چیزی که فرهاد نمی‌داند، سرنوشت اوست که به زودی تغییر خواهد کرد…

    خواندن
    مایکروسافت می خواهد نحوه بازی کاربران را ردیابی کند

    داستان بازی افسانه بیستون به طور مستقیم از کناب خسرو و شیرین اثر نظامی گنجوی الهام گرفته شده است. تقریبا تمام افراد حاضر در داستان، حاصل از الهام مستقیم از کتاب خسرو و شیرین بوده‌اند. با این حال نشانه‌هایی از نوشته‌های اوستا، داستان‌های شاهنامه و بسیاری از آثار کهن ایرانی را می‌توان در داستان این بازی یافت. نکته‌ای که مورد توجه من قرار گرفت، غیر قابل پیش بینی بودن داستان بود.

    چیزی که من در ابتدا فکر می‌کردم، این بود که برخلاف کتاب خسرو و شیرین، داستان افسانه بیستون پایانی غم انگیز نداشته باشد. اما داستان کاملا غیر قابل پیش بینی و در هر لحظه روند آن شکل تازه‌ای به خود می‌گرفت. شخصیت پردازی هم به شیوه درست و قابل تحسینی انجام گرفته بود، هر چند که ارتباط برقرار کردن با شخصیت‌ها در برخی موارد کمی خود را کم رنگ نشان می‌داد.

     

    گیم پلی – امتیاز: ۹ از ۱۰

    The Tale Of Bistun

    سبک بازی در دسته ماجراجویی و اکشن قرار می‌گیرد. دنیای بازی The Tale of Bistun از چندین تکه و به طور غیر یکنواخت تشکیل شده است و برای ورود به هر تکه، نیاز به عبور از دروازه ویژه همان تکه را دارید. از آن جایی که این بازی جهان باز نیست و روند آن بیشتر شکل خطی به خود گرفته است، نمی‌توانید در همه موارد از این دروازه‌ها استفاده کنید و معمولا بعد از یک بار استفاده غیرفعال می‌شوند.

    سلاح‌های موجود نیز هر کدام از قدرت ویژه خود برخوردار هستند. در ابتدای بازی تنها یک سلاح عادی دارید، اما با پیشرفت در مراحل امکان دسترسی به سلاح‌های جدیدی مانند شمشیر و چکش دوگانه، کلنگ طلایی و پتک قدرتمند را خواهید داشت. هر سلاح قدرت خاص خود را دارد که علاوه بر آسیب دهی بیشتر، می‌توانید هر زمان که شارژ شد از آن استفاده کنید. عوض کردن سللاح‌ها از طریق مجسمه‌های تعویض سلاح انجام می‌شود.

    دشمنان نیز در طول مراحل به دسته‌های گوناگونی تبدیل می‌شوند. از دشمنان معمولی که به صورت دسته جمعی حمله می‌کنند بگیرید تا انواع دشمنان قدرتمند. متاسفانه تنها دو نوع باس درون بازی گنجانده شده و این مورد تنوع باس فایت‌ها را کاهش می‌دهد. اما خوشبختانه سیستم مبارزه با دشمنان تا حد زیادی تعادل دارد و هرگز به دشمنان یا بازیکن قدرت بیش از حد نمی‌دهد (مگر این که خودتان کار را برای خودتان سخت کنید!).

    از نکات جالب گیم پلی The Tale of Bistun، امکان سنگ تراشی در طول بازی است. این ویژگی که در برخی موارد با داستان اصلی گره خورده، به شما امکان می‌دهد پیگره سنگ‌های سر راهتان را بتراشید و از آن‌ها مجسمه و یا دیوار نگاره پدید آورید. این مجسمه و دیوار ناگره‌ها اشاره مستقیمی به داستان بازی دارند و یا حتی ممکن است خاطرات مهمی را به یاد قهرمان داستان آورند.

    یکی از مواردی که به نظرم توسعه دهندگان بهتر بود انجام می‌دادند، قفل کردن دوربین در نزدیکی بازیکن و در حالت سوم شخص است. 

    خواندن
    بازی‌هایی که در تابستان عرضه خواهند شد

    دوربین بازی The Tale of Bistun در حالت عادی به طور دید از بالا (به طور سه بعدی) عمل می‌کند که در نوع خود بدون مشکل است، ولی بهره بری از یک دوربین که در پشت کارکتر قفل شود و زاویه سوم شخص را از نزدیک به ما بدهد، می‌توانست به جذابیت، هیجان و حتی آشنایی بیشتر با دنیای بازی کمک کند. حتی طراحی بازی هم به گونه‌ای است که با قرار گیری دوربین در چنین حالتی، مشکلی پیش نمی‌آید.

     

    طراحی و جلوه‌ها – امتیاز: ۹/۵ از ۱۰

    The Tale Of Bistun

    دنیای بازی The Tale of Bistun بیشتر از جنگل و طبیعت تشکیل شده است. طراحی این جنگل‌ها نیز شکل جالبی دارد و در طول بازی می‌توانید درختانه، گیاهان و حتی برگ‌های افتاده بر روی زمین را به خوبی مشاهده کنید. در برخی موارد، ممکن است پایتان به یک معبد قدیمی باز شود. این معبدها نیز طراحی باستانی جذاب و به خصوصی دارند که باعث می‌شود به خوبی حس و حال یک معبد را انتقال دهند. یکی از غیر منتظره‌ترین مواردی که من در طول بازی با آن روبرو شدم، چرخه شبانه روز بود!

    معمولا چنین موردی در بازی‌هایی با این سبک قرار نمی‌گیرد، اما توسعه دهندگان افسانه بیستون تصمیم به استفاده از آن گرفته‌اند. خوشبختانه استفاده از این ویژگی در نهایت به سود بازی تمام شده و جذابیت محیط‌های آن را دو چندان می‌کند. در هنگام روز دیدن درخت‌ها، سنگ تراشی‌ها و مناظر جذابیت خاص خود را دارد و در شب، تضاد بین رنگ‌های آبی و نارنجی باعث می‌شود که بازی به گونه‌ای متفاوت، معبدها و دروازه‌های جادویی را به نمایش بگذارد.

    طراحی محیط با وجودی که بدون ایراد و متمایز است، اما بد نبود اگر تنوعی شامل اقلیم‌های بیشتر را در خود جای می‌داد. این ویژگی می‌توانست به برقراری ارتباط بازیکن با بازی نیز کمک کند.

    استفاده از هر سلاح نیز جلوه ویژه خاص خود را دارد، موردی که باز هم در شب بیشتر خود را نشان می‌دهد. مبارزات با موجودات گوناگون در طول شب و استفاده از سلاحی که در اختیار دارید، تضاد خوبی بین رنگ‌ها به وجود می‌آورد. وجود تمام این جلوه‌های ویژه به همراه طراحی جذاب و بدون ایراد، باعث ارائه‌ای متمایز و منحصر به فرد می‌شود.

     

    موسیقی و جلوه‌های صوتی – امتیاز: ۹/۵ از ۱۰

    موسیقی‌های بازی The Tale of Bistun درست مانند داستان و طراحی آن، از موسیقی‌های کهن ایرانی الهام گرفته شده‌اند. در طول بازی موسیقی‌های حماسی گوناگونی پخش می‌شود و به محض این که شروع به مبارزه با دشمنان می‌کنید، موسیقی عادی بازی عوض شده و نوع حماسی شروع به پخش شدن می‌کند. جدای از مبارزات معمولا کات سین‌های غم انگیز بازی نیز موسیقی خاص خود را دارند. با این حال تنوع موسیقی‌های فرار گرفته شده در بازی چندان زیاد نیست و برای مواردی مانند گشت و گذار در طول دنیای بازی، تنها چند موسیقی محدود وجود دارد.

    جلوه‌های صوتی نیز از وضعیت مشابهی بهره می‌برند و به طور مثال انوع متفاوت دشمنان جلوه‌های صوتی مربوط به خود را دارند. همچنین در مواردی مانند قدم زدن، گشت و گذار در مناطق خشک، رودخانه‌ها و یا مناطق گل آلود صدای پای خاص خود را دارند. صدای شخصیت‌های مهم بازی که بالاتر در بخش داستان به آن‌ها اشاره کردیم نیز از کیفیت مطلوبی بهره می‌برد و صداپیشگان کار خود را به خوبی انجام می‌دهند.

    خواندن
    نقد و بررسی Victoria 3

     

    عملکرد فنی – امتیاز: ۷ از ۱۰

    The Tale Of Bistun

    یکی از معدود ایرادهایی که می‌توان به بازی The Tale of Bistun گرفت، عملکرد نامناسب آن است. البته این به این معنی نیست که نرخ فریم پایین و یا رزولوشن پایین و یا حتی کیفیت نامتناسب دریافت می‌کنید. در واقع من در هنگام تجربه این بازی هیچ مشکلی با این موارد نداشتم. اما برخلاف بسیاری از عناوین دیگر، افسانه بیستون در خود گزینه‌ای برای تنظیم میزان گرافیک جای نمی‌دهد. به همین دلیل سیستم پیشنهادی و حداقل سیستم مورد نیازی که برای این بازی مشخص شده است، تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند.

    نبود تنظیم گرافیکی همچنین باعث می‌شود نتوانید چندان تاثیری در گرافیک، نرخ فریم و یا رزولوشن داشته باشید. به علاوه که این بازی در برخی موارد چنان از سخت افزار سیستم من استفاده می‌کرد که لمس کردن بدنه آن دستم را می‌سوزاند!

     

    امتیاز پایانی: ۸ از ۱۰

    The Tale Of Bistun

    بازی افسانه بیستون یکی از بهترین عناوینی نام می‌گیرد که در چند سال گذشته و در جهات رشد صنعت بازی‌های ویدیویی داخل کشور، عرضه شده است. روند بازی، داستان آن، موسیقی‌ها و شخصیت‌ها همه و همه از کتاب‌های کهن ایرانی به ویژه خسرو و شیرین اثر نظامی گنجوی بهره گرفته شده است. سازندگان در نوشتن دیالوگ‌ها وسواس زیادی به خرج داده‌اند، به گونه‌ای که درست مانند شاهنامه فردوسی یافتن واژه عربی و در کل غیر فارسی در دیالوگ‌ها تقریبا غیر ممکن است. محیط بازی نیز طراحی خود را از سرزمین‌های باستان ایران الهام گرفته است و شامل جنگل‌ها و معبدهای گوناگون می‌شود.

    در بخش عملکرد، نبود تنظیم گرافیک و بهینه سازی نه چندان قوی، یکی از بزرگترین ایرادهای بازی به شما می‌آید. اگر به دنبال تجربه عناوین جذابی هستید که به خوبی از تاریخ ایران سرچشمه گرفته باشند، این بازی به طور قطع به شما پیشنهاد می‌شود.

     

    نام: افسانه بیستون

    سازنده: Black Cube Games

    ناشر: imgn.pro

    تاریخ عرضه: ۲۲ تیر ۱۴۰۱

    پلتفرم‌ها:ایکس باکس وان، مایکروسافت ویندوز

    رسانه ورنا پلاس را در شبکه های اجتماعی اینستاگرام، آپارات، تلگرام و یوتیوب دنبال کنید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    لغو پاسخ

    تازه ترین ها