ممکن است تجربهی یک بازی به عنوان یکی از فرزندان مرگ که به مبارزات گوناگون در قبرستانها میپردازد، آشنا به نظر برسد. خب، چنین چیزی خالی از جذابیت نیست، به ویژه زمانی که نحوهی مرگ نیز دست خودتان باشد. چنین مواردی را میتوان در عنوان Have a Nice Death پیدا کرد.
این بازی با انواع شوخیهای تاریک، زندگی پس از مرگ را مانند کار در یک شرکت جلوه میدهد و زمینه را برای انجام نبردهای سخت، دیوانه وار و سهمگین آماده میکند.
شکستن دادن دشمنان در نبردهای گوناگون و استفاده از روشهای خلاقانه برای این کار، نقطه برجسته ماجراجوییهای Stygian است. بازی در بخش مبارزات، انواع سلاحها و مهارتها را در دسترس شما میگذارد.
وجود انواع گوناگونی از داسهای قابل تعویض که هر کدام از قدرت خاصی بهره میبرد، تنها شروع کار است. در این بازی جدای از این اسلحهها، میتوانید با طلسمهای جادویی و سلاحهای دومی که بهطور تصادفی در تمام مراحل یافت میشوند، مردگان را زنده کنید. از یک چکش بزرگ و قدرتمند گرفته تا جادوگری که دستهای از کلاغهای گرسنه را احضار میکند.
به دلیل وجود قدرتهای گوناگون، سلاحها، دشمنها، نبردهای بزرگ و غیره، تجربهی بازی خسته کننده و تکراری نمیشود و همیشه از تنوع خاصی بهره میبرد. هر فصل بر اساس روشهای گوناگون مرگ، از جنگها گرفته تا مسمومیت غذایی، متمایز و پر از انواع دشمنان جدید است.
برخی اوقات داشتم با مرغهای دریای لزج میجنگیدم و برخی دیگر، در حال نبرد با آدمهای حبابی بودم. طرح ها، هم از نظر بصری و هم از نظر نحوه حمله، خلاقانه و جذاب هستند. موسیقی متن بازی نیز در کنار تمام این موارد، بر جذابیت بازی میافزاید.
در طول فرود در تاریکی، کارتهای نفرین قرمز، سبز و آبی را جمعآوری میکنید. با توجه به نامشان، ممکن است پیدا کردنشان به نظر چندان خوشایند نباشد. اما این کارتها در واقع پاداشهای اصلی هستند که میتوانید در طول دویدن روی هم بگذارید و از آنها استفاده کنید، مانند افزایش دادن میزان آسیب سلاحهایتان یا بازگرداندن سلامتی شما زمانی که در یک باس فایت پیروز میشوید. برخی از باس فایتها شامل مبارزات نابرابری میشوند و با توجه به گزینههای دفاعی بسیار محدود شما، میتوانند خستهکننده باشند.
به خاطر سپردن الگوهای حملهی دشمنان ضروری است، زیرا به کمک آن میتوانید باسها و دشمنان مرحلهی بعد را سریعتر شکست داده و نیازی به تکرار مداوم مرحله نداشته باشید. در طول بازی Have a Nice Death مرگ معنای همیشگی را ندارد، زیرا شما خودتان در قالب شخصیت مرگ بازی را تجربه میکنید!
اگر دشمنان موفق به شکست دادن شما شوند، بازی شما را به دفترتان برمیگرداند تا دوباره نقشهای بکشید و از زیر دستان نافرمان خود انتقام بگیرید. مشکل اصلی که من با آن برخورد کردم، این بود که سیستمهای پیشرفت بسیار طولانی مدت هستند و واقعا احساس پیشرفتی به شما نمیدهند.
در واقع به دلیل دشوار بودن سیستم پیشرفت، تقریبا هر چیزی که در طول بازی به دست می آورید به محض کشته شدن از بین میرود. سیستم پیشرفت به طور کلی این گونه انجام میشود: در طول بازی شما ارتقاهای گوناگونی دریافت خواهید کرد که به سه دسته تقسیم میشوند. اولین دسته، مواردی هستند که بلافاصله تغییر خوبی در قدرت شما ایجاد میکنند.
دومین دسته، مواردی هستند که به طور مستقیم شما را قویتر نمیکنند، اما شانس شما را در برابر دریافت آیتمهای باارزش افزایش میدهند. در نهایت، سومین دسته مواردی هستند که قفل برخی قدرتهای غیرفعال را برای شما باز میکنند.
بازی Have A Nice Death به شدت بر روی آخرین دسته تمرکز دارد و در دو دستهی دیگر شانس زیادی برای یافتن آیتمها نخواهید داشت. این موضوع تا جایی پیش میرود که برخی از آیتمهای سطح بالا، تنها شانس پیدا کردن سلاحهای کمیاب را به میزان یک درصد افزایش میدهند! من معمولا از روند سخت بازیها لذت میبرم و دوست دارم به چالش کشیده شوم.
به همین دلیل همیشه زندانی جاه طلبیهایم خواهم بود. اما حداقل در بازیهایی مانند Hades یا حتی Elden Ring، احساس میکنم که شکستهای زیاد من همگی به یک پاداش منجر میشدند و باعث میشدند قویتر شوم و به ارتقای مهارتهایم بپردازم و در نهایت، توان غلبه بر چالشهای پیش رویم را داشته باشم.
اما بازی Have a Nice Death با شکست دادن من، مرا به کلی از دور مبارزه بیرون میانداخت و زمانی که قصد بازگشت به مبارزه را داشتم،، دوباره با شکستهای پی در پی مواجه میشدم. با توجه به این شکستهای مداوم، متوجه شدم که علاقهی من برای پیشرفت در طول بازی، رو به کاسته شدن است. من در طول بیش از ۱۰۰ بار شکست خوردم و مراحل گوناگون را رد کردم تا بالاخره توانستم به باس فایت نهایی دست یابم.
خوشبختانه در طول بازی Have a Nice Death وسایلی مشابه آسانسور وجود دارند که میتوانید قفل آنها را باز کنید و به کمک آنها از بسیاری از مراحل عادی رد شوید و به طور مستقیم به سراغ باس فایتها بروید.
به نظر چنین ویژگیای بسیار مفید میآید، اما متاسفانه بیشتر از آن چه کمک کند به ضرر شما تمام میشود زیرا با رد کردن مراحل، تمام ارتقاها و پاداشهای آن مراحل را از دست میدهید. بنابراین باید بدانید که وجود این آسانسورها شتاب بازی را افزایش نمیدهد، بلکه چالش برانگیز بودن آن را بیشتر میکند.
هر آسانسوری به شما این امکان را میدهد که نوع سطح بعدی را انتخاب کنید. بنابراین، دانستن اینکه کدام طبقه در چه شرایطی ارزشمندتر است، کمک بزرگی به شما میکند.
در طول بازی Have a Nice Death اگر احساس کردید که روند مراحل بیش از حد سخت شده، میتوانید یک ویژگی اختیاری را فعال کنید که آیتمهای درمانی اضافی را در اختیار شما قرار میدهد و دشمنان عادی را ضعیفتر میکند، اما به هیچ وجه باس فایتها را تغییر نمیدهد. با توجه به این که باس فایتها تغییری نمیکنند و بسیاری از دشمنان به قوت خود باقی میمانند، نمیتوان این حالت را حالت آسان نام گذاری کرد.
با وجود تمام موارد گفته شده، بازی Have a Nice Death نکات مثبت و جالبی نیز دارد. از نکات جالب بازی، میتوان به این مورد اشاره کرد که حتی زمانی که از پیشرفت در بازی ناامید شده بودم، بازی جادوهای جدید به من پاداش میداد. بخشهای گوناگون زندگی پس از مرگ تا حد زیادی آشفته هستند و در حینی که مراحل گوناگون را با شکست دادن باسها میگذارنید، بیشتر با ساز و کار شرکتتان آشنا میشوید.
در این بخش مشابه بازی Hades، دیالوگهای جدیدی با شخصیتهای گوناگون و دوستانه خواهید داشت. برخی از این شخصیتها حتی داستانهای طنز طولانیای برای بیان کردن دارند.
این موارد باعث شد کمی سرگرم شوم و خود را از چالشهای گوناگون بازی آزاد کنم. برخی از جوکهای که شخصیتها تعریف میکنند ممکن است کمی بینمک به نظر برسند و از انواعی هستند که همه جا گفته میشوند. برخی دیگر نیز نکات ریزی در خود دارند، مانند جوکهایی که به منگنهی jello gag از برنامهی The Office اشاره میکنند.
بازی Have A Nice Death یک عنوان چالش برانگیز اما سرگرم کننده به همراه انواع باس فایتهای گوناگون است. محیط تیره و تاریک و طنز محیط اداری، بیش از اندازه کافی به آن جذابیت میبخشد تا بازیکن را به کشف بیشتر دنیای آن وادار کند.
متاسفانه روند بازی Have a Nice Death در مقایسه با مجموعه عظیمی از سلاحهای تهاجمی سرگرمکننده، بسیار ناامیدکنندهتر از آن چیزی است که انتظارش را داشتم. بیشتر این ناامیدی من به خاطر پیشرفتهای طولانی مدت و تواناییهای دفاعی محدود بود. روند دشوار بازی در برخی قسمتها، مرا از ادامهی بازی کاملا دلسرد میکرد.